در حوالی اریحا

(ویس24) کنار خیابان ایستاده بود، تنها، بدون چتر... به یه زن 37 ساله نمی خورد، برای من همون دختر 27 ساله بود... (متن: لاادری|بهار 99)

(از 10، صادقانه نمره بدید، ممنون 🌷)

(ویس23) چه کسی می داند که تو در پیله ی تنهایی خود تنهایی؟ چه کسی می داند که تو در حسرت یک روزنه در فردایی؟ پیله ات را بگشا... (متن: لاادری و اریحا|بهار 99)

(ویس22) دلم به چیزهای ساده ای خوش بود، به بوییدن گل های سرت، بافتن موهات، به اینکه برای حتی یکبار هم که شده، گره روسری ات با سر حرف من باز شود... (متن: داود سوران|بهار 97)

(ویس21) سلام دوستای گلم، امروز در راستای چالش رهام، با یه ویس کاملا متفاوت همراهیم با شما و میخوایم یکمی با لهجه مشهدی آشنا بشیم... :) (زمستان 98)

(این آخرین پست 98 بود، سال نو رو پیشاپیش تبریک میگم، امیدوارم سال 99 سالی آرومتر و پربرکت تر برا هممون باشه🌸)

(ویس20) سلام سردار، آمده ام تا کمی با تو درد دل کنم. راستش چند روزی است حرف هایی روی دلم سنگینی می کند. دلم گرفته است سردار... از خودم، از خود همیشه غافلم، از خود همیشه گرفتارم... (متن:اریحا|زمستان 98)