(ویس30) وقتی ساکش را انداخت روی دوشش و از خانه بیرون رفت، زار زار گریه کردم، اما رفت... قرار بود نیمه شعبان برای مراسم نامزدی و بله برون برگردد اما... (متن:طیبه مزینانی|کتاب مجاوران خورشید|بهار 99)
- شهیدانهـ
- ۲۶۲
My Voices
(ویس30) وقتی ساکش را انداخت روی دوشش و از خانه بیرون رفت، زار زار گریه کردم، اما رفت... قرار بود نیمه شعبان برای مراسم نامزدی و بله برون برگردد اما... (متن:طیبه مزینانی|کتاب مجاوران خورشید|بهار 99)