بعد از ده سال...

(ویس24) کنار خیابان ایستاده بود، تنها، بدون چتر... به یه زن 37 ساله نمی خورد، برای من همون دختر 27 ساله بود... (متن: لاادری|بهار 99)

(از 10، صادقانه نمره بدید، ممنون 🌷)

قـرارِ بـی قـراری...

(ویس17) هیچ معلوم نیست دوباره پاییز باشد، دوباره تو باشی، دوباره قرار دلت به «بارانی» بی قرار شود... (متن: وبلاگ نجوای بی پروا|زمستان 98)

سکان زندگی مان را به دست که داده ایم؟

(ویس11) شبی یک کشتی در دریا گرفتار طوفان شد. امواج شدید دریا محکم به کشتی اصابت می کردند. همه مسافران وحشت زده به سویی می دویدند. عده ای دعا می خواندند. عده ای عزیزانشان را در آغوش کشیده بودند... (متن: مجتبی ابوئی مهریزی|زمستان 98)

مثل کودکان رفتار کن

(ویس9) تا زمانی که بگوییم: «خودمان می دانیم» هیچ چیز یاد نمی گیریم. اما وقتی دریچه ی ذهنمان را باز بگذاریم اطلاعات جدیدی که شاید زمینه رشد ما را فراهم نماید، به سمت مان سرازیر می شود. (متن:مجتبی ابوئی مهریزی|زمستان 98)

رعنای من...

(ویس8) رعنای من، قربان چارقد گل گلی ات بشوم... (متن: فاطمه حسینی | وبلاگ آسمان ارغوانی | ضبط: زمستان 98)

۱ ۲ ۳
המעצב: ארפאן כל הזכויות שמורות ליריחו