الهدایه فی النحو

(ویس28) و اما بگویم از خانه ی دوست، که سهراب سراغش را می گرفت و مشیری نشانی اش را می داد... دوستانمان صبح مان را با مشتی اراجیف شب کردند و شبمان را با سلسله ای از یاوه، صبح. نه ما را به جایی رساندند، نه گذاشتند به جایی برسیم... (متن:اریحا|بهار 95)

(یادگاری از روزهای تلخ بهار 95. چندباری این متن را بازخوانی کردم و رنگ و لعابش دادم و غلط هایش را گرفتم. اما هیچ کدام شان به اندازه این ویس قدیمی و بی کیفیت به دلم ننشست. از این ویس قدر یک دنیا خاطره دارم. حال و هوای صدای این ویس، همان حال و هوای زمان نوشتن متنش را دارد. ایامی که به قول استادم مرحوم دکتر اردلان جوان، رانده ز دوست بودیم و مانده ز بیگانه...)

ده کار قبل از مرگ (چالش)

(ویس26) امروز می خوام در راستای چالش سید جواد به دعوت رفیق نیمه راه، ده تا از کارهایی که باید قبل از مرگ انجام رو بگم... (متن:اریحا|بهار 99)

تنها روزنه ی امید...

(ویس15) خداوند تنها روزنه ی امیدی است که هیچ گاه بسته نمی شود. تنها کسی است که با دهان بسته هم می توان صدایش کرد. با پای شکسته هم می توان سراغش رفت. تنها کسی است که وقتی همه رفتند، می ماند. وقتی همه پشت کردند، آغوش می گشاید... (متن: لاادری|ویس قدیمی)

ما دو نفر اولین مخاطب نوشته هایمان هستیم

(ویس6) خدایا، حکمت قدم هایی را که برایم بر می داری، بر من آشکار کن تا درهایی را که به سویم می گشایی، ندانسته نبندم، و در هایی که به رویم می بندی به اصرار نگشایم... (متن: لاادری | 1394)

۱ ۲
המעצב: ארפאן כל הזכויות שמורות ליריחו